موج تغییرات گسترده چند سال اخیر در وزارت جهاد کشاورزی، این وزارتخانه را به یکی از بیثباتترین دستگاههای دولتی به لحاظ مدیریتی تبدیل کرده است.
زنگ آغاز این تغییرات پس از رای اعتماد مجلس هفتم به "محمدرضا اسکندری" وزیر جهاد کشاورزی دولت نهم به صدا درآمد. وی در آغازین روزهای وزارت خود بر بخش کشاورزی در جمع انبوه خبرنگاران به مدیران زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی هشدار داد که در صورت ناهماهنگی با سیاستهای جدید این وزارتخانه، جایی در حلقه مدیریتی بخش کشاورزی نخواهند داشت و در همان جمع، در اقدامی کمتر معمول از برکناری مدیرکل وقت دفتر وزارتی و معاون وقت امور برنامه ریزی و اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی خبر داد و "فضل الله صفی خانی" و "صادق خلیلیان" را جایگزین مدیران برکنار شده اعلام کرد.
اسکندری حتی در این جمع، در واکنش به تعریف و تمجیدهای گاه و بیگاه و پراکنده خبرنگاران از مدیرکل وقت روابط عمومی و امور بینالملل وزارت جهاد کشاورزی، اعلام کرد که این تعریفها برای تثبیت مدیران قبلی در جایگاه مدیریتی خود موثر نخواهد بود و چند روز بعد با تغییر مدیرکل روابط عمومی این وزارتخانه، افزون بر عملی کردن تهدیدهای خود، ثابت کرد که مدیریت بخش کشاورزی دستکم تا روزهای حضور اسکندری در عالیترین جایگاه اجرایی این بخش، رنگ آرامش را به خود نخواهد دید.
این در حالی بود که بخش کشاورزی در سالهای پیش از آن یکی از بخشهای با ثبات کشور به لحاظ مدیریتی به ویژه در جمع بخشهای اقتصادی کشور محسوب میشد و تا پیش از آغاز فعالیت دولت نهم، وزارت کشاورزی که از سال 79 پس از ادغام با وزارت جهاد سازندگی به جهاد کشاورزی تغییر نام داده بود، تنها حضور چهار وزیر را پس از پیروزی انقلاب تجربه کرده بود و ردههای پایینتر مدیریتی این وزارتخانه نیز به نسبت تعداد معدود وزیران، ثبات خود را حفظ کرده بودند.
با این حال، مدیریت منحصر به فرد اسکندری در وزارت جهاد کشاورزی گذشته از ویژگیهای مثبت و منفی آن، زمینه را برای تغییرات گسترده در این وزارتخانه به ویژه در سطح معاونان وزیر در طول چهار سال فعالیت دولت نهم فراهم کرد و از جمع 11معاون وزیری که در ابتدای وزارت اسکندری جایگزین معاونان قبلی شده بودند، تنها یک معاون از موج تغییرات در امان ماند و توانست اعتماد وزیر را تا پایان فعالیت چهار ساله دولت نهم حفظ کند.
این در حالی بود که بسیاری از معاونتهای وزارت جهاد کشاورزی در دوران وزارت اسکندری دستخوش تغییر و تحولات گسترده و زیربنایی شدند و با حذف و ادغام برخی معاونتها، تعداد معاونان وزیر از 11معاون در ابتدای وزارت اسکندری به پنج معاون در پایان دوره چهارساله و پر ماجرای وی در این وزارتخانه کاهش یافت.
تغییرات پی در پی و شتابزده و اصلاح چند باره ساختار مدیریتی وزارت جهاد کشاورزی، در مقطعی حتی موجب سردرگمی خبرنگاران این بخش شده بود و آنان نمیدانستند که برای پیگیری وضعیت کشت و تولید محصولی خاص باید به کدام مدیر و مسئول اجرایی مراجعه کنند و این امر در کنار فضای بسته اطلاع رسانی، کار را بیش از پیش برای نمایندگان رسانهها دشوار ساخته بود.
به هر حال، در دوره وزارت اسکندری معاونتهای زراعت، باغبانی، ترویج و نظامهای بهرهبرداری، صنایع و امور زیربنایی، پشتیبانی و امور مجلس حذف و یا ادغام و معاونتهای جدید با عنوان تولیدات گیاهی، آب و خاک و صنایع و توسعه مدیریت و منابع انسانی شکل گرفت.
در این دوره، هر یک از معاونتها دستکم یک بار دچار تغییر و تحول مدیریتی شد و این فقط "سیدنظام الدین سجادی" معاونت امور دام وزارت جهاد کشاورزی بود که توانست به همراه یار دیرین خود اسکندری، جایگاه مدیریتی خود را در دولت نهم حفظ کند هر چند که وی نیز به تازگی با آغاز موج جدید تغییرات مدیریتی در وزارت جهاد کشاورزی، از جایگاه معاونت امور دام به مدیرعاملی سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران نقل مکان کرد تا به این ترتیب، تمام مدیران رده بالای بخش کشاورزی از آغاز فعالیت دولت نهم تاکنون طعم دستکم یک بار تغییر را چشیده باشند اگر چه میتوان رییس سازمان کمتر مورد توجه امور عشایر را از این امر مستثنی دانست.
بیشترین تغییرات مدیریتی در این دوره متوجه سازمان شیلات بود. این سازمان که در سالهای پایانی فعالیت دولت هشتم به دلیل مشکلات موجود، با تغییر ساختار از یک شرکت دولتی به سازمان تغییر ماهیت داده بود و ثبات مدیریتی بیشتری را در مقایسه با سایر زیرمجموعههای بخش کشاورزی نیاز داشت، به شکل عجیبی در دولت نهم دچار تغییرات متعدد شد و نابسامانیهای مدیریتی از دستیابی زیربخش شیلات به اهداف تعیین شده در برنامه چهارم برای تولید محصولات شیلاتی جلوگیری کرد. سازمان شیلات در طول فعالیت دولت نهم، سه مدیرعامل را به خود دید و البته دامنه این تغییرات به دولت دهم نیز کشیده شد به گونهای که در کمتر از یک سال از آغاز فعالیت این دولت، تاکنون دو مدیرعامل جدید برای سازمان شیلات معرفی شده است. پر سر و صداترین تغییرات بخش کشاورزی در دولت دهم نیز به معرفی "محمد علی آبادی" مدیرعامل سابق شیلات ایران مربوط می شود که همزمان قائم مقامی وزارت جهاد کشاورزی را نیز عهدهدار شد و شاید انتقادهای فراوان درباره این انتصاب موجب کنارهگیری زودهنگام علی آبادی از این عناوین شد اگرچه مدیرکل روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی تلاش میکرد با ربط دادن مدرک تحصیلی علی آبادی با نیاز بخش شیلات به تاسیسات سازهای، این انتصاب را توجیه کند.
اگرچه وزیر کنونی جهاد کشاورزی نیز انتخاب علی آّبادی به عنوان مدیرعامل سازمان شیلات و فراتر از آن قائم مقامی این وزارتخانه را انتخابی شخصی و فارغ از فشارهای بیرونی خواند اما حرف و حدیثهای این انتصاب شاید موجب احتیاط بیشتری از سوی خلیلیان برای تغییرات بعدی در بدنه مدیریتی بخش کشاورزی شود.
سابقه مدیریتی خلیلیان در بخش کشاورزی نیز بیانگر آن است که وی بر خلاف اسکندری دوست و همکلاسی دوران نوجوانی خود، علاقهای به ماجراجویی و روحیه ستیز دایمی با مخالفان ریز و درشت ندارد. همان روحیهای که موجب شده بود تا اسکندری تاب انتقادپذیری حتی از سوی نزدیکترین دوستان خود را نداشته باشد و در صورت مواجهه با کمترین مخالفت، به تغییرات مدیریتی متوسل میشد.
شاید خلیلیان نیز که سه سال عنوان قائم مقامی و معاونت امور اقتصادی و برنامه ریزی وزارت جهاد کشاورزی را در دوران وزارت اسکندری برعهده داشت، به دلیل همین روحیه انتقادناپذیری یار قدیمی خود مجبور به کنارهگیری شد تا اسکندری نیز ناگزیر شود ضمن معرفی "جعفر خلقانی" به عنوان معاون جدید امور اقتصادی و برنامه ریزی این وزارتخانه، در ظرف 10 روز شش حکم دیگر برای معاون جدید خود صادر کند.
اقدامی که شاید نظیر آن را فقط در وزارت جهاد کشاورزی و در همین دوران وزارت اسکندری یافت که چند روزی پس از انتصاب "محمدرضا رضانیا" به عنوان سرپرست معاونت توسعه منابع انسانی وزارت جهاد کشاورزی، 10 مسئولیت جدید نیز به نام وی رقم خورد تا رکورد بیشترین احکام انتصاب برای یک مدیر در این وزارتخانه ثبت شود.
شوق اسکندری برای ایجاد تغییرات مدیریتی در وزارت جهاد کشاورزی به حدی بود که در آخرین روزهای وزارت خود و پس از قطعی شدن رای اعتماد مجلس به خلیلیان برای تصدی عنوان وزارت، "سیدرحیم سجادی" را به عنوان سرپرست معاونت آب و خاک و صنایع این وزارتخانه منصوب کرد تا خلیلیان دست کم برای مدتی فکر معرفی معاون جدید در این حوزه را از سر بیرون کند.
به نظر میرسد که سیاست تغییرات مداوم و پیاپی در بدنه مدیریتی وزارت جهاد کشاورزی در سالهای اخیر، نه تنها در رشد و توسعه بخش کشاورزی موثر واقع نشده، بلکه بیثباتی در مدیریتها راه را برای برنامهریزی حتی در کوتاه مدت نیز مسدود کرده است و اگرچه خشکسالی کم سابقه، بخش کشاورزی را با رشد منفی بیسابقهای در دو سال اخیر مواجه کرده است اما نمیتوان تاثیر بیثباتیهای مدیریتی را در وضعیت نابسامان موجود در این بخش نادیده گرفت. اکنون که وزیر جهاد کشاورزی از تغییرات وسیع در بدنه مدیریتی این وزارتخانه خبر داده و بخشی از این تغییرات نیز تحقق یافته، لازم است انتخاب مدیران با مطالعه و دقت لازم و به شکلی صورت گیرد که نیازی به تغییرات بعدی همانند آنچه که در پنج سال گذشته صورت گرفته است، نباشد.